سلاااااااااااااااااااااام
بعد از مدتها دوباره اومدمممممممممم
عکس خودمون ادامه ی مطلب
تو همایش فیزیک
مثلا گوش میکردیم ....
خخخخ
#وروره جادو ^___~
سلام دوستاي گلم بعد مدتي دوباره اومدم
من خره هستم
اومدم كه بگم اين روزا خيلي به دوستام نياز دارم ولي خوب ازشون دورم
دلم خيلييييييييييييي زياد براشون تنگ شده دلم ميخاد دوباره روزي بشه كه كنارشون باشم
من بهترين دوستا و خواهراي دنيا رو دارم كسايي كه هيچكس مثل اونانيست كه معرفت
داشته باشه چون اونا با معرفت ترررين دوستاي دنيان
و
ميخام بگم من هر دوستي داشته باشم
به پاي اينا نميرسه و نميتونه جاشونو بگيره
M.M.F.T.M.M
AsHeQeToNaM
you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ..I Love you .I Love you ..I Love you ...I Love you ....I Love you .....I Love you ......I Love you .......I Love you ........I Love you ........I Love you ........I Love you .......I Love you ......I Love you .....I Love you ....I Love you ...I Love you ..I Love you .I Love you .I Love you .I Love you ...I Love you .....I Love you ......I Love .......I Love you ......
M.M.F.T.M.M
گاهـــی ...
نمیشـــــــه دســت از
دوســـــت داشتن یکــی برداشــت
حــــــــــــــــــــــتی وقتــــی ازش دلخــــــوری ...
ســــــــــــــــــــــــــــــلامــــ
عشـــــــقمــ فقــــط واســــــــه تـــــو ....
از طرفـــــــ عشــــقاتــــــ:
وروره جوووووووون
شرک جوووووووون
فیونا جووووووووون
و
خره جوووووووووون
تولــدتـــــــــــــــــــــــــ مبـــارکـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حالا یه جشنــــ کوچــــــــــــــــولو واســـه اینـــ اتفاق خیـــــــــــــــــــلی جیگــــــــــــــــر
ببینـــــــ هممــــــون هماهنگیـــــــــــــــــــــــــــــمــــ
حـــــالا به قول خودتــــــــــ یکــــــم ریــــــــــز بیـــــا
خخخخخخخخخخخخ
ایــــنم خوانــــنده ها:
یاد بگیرینــــــــ.....
واســــه دوســـــتاتـونـــــ از اینــــ کارا بکنینــــــ
به جـــــــووووووون خودمـــــو خودتـــــ ارزشــــشـو دارنــــــــــــــــ
موجـــــ مکزیــــکی رو داشتـــــــــــــی ...
و
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
عزیزم تولدت مبارک
ایشالا تا آخر عمر زنده باشی !
تقــــــدیم به تــــو بهترینـــــ دوستـــــ دورانــــــ ســــختی هـــــــــا
〖اينجا دَعــْوا سـَــرِ مَنِــه◣
〖مَـنَـم حَواسـمـ بهِ همــه◣
〖اين ميـــگِه بـَـرا مـــنه◣
〖اونــــَم ميگـِه بـَرا مَنــه◣
〖اَصَـن مَـن بــَــرا همــه◣
〖هَمــه چيَــــم فَراهمــِه◣
پِســَرِهِ خـِیــِلـــــــی جــِیــگَـــرِهِ مَگـــِه نــــ؟؟ــــه
.
.
.
ورورجادو (;
اهایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اقا پســـــــــــــــــــــــــــــــــــر
بهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــترینم
که باشیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
که نیستیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اخرش باید جلویـــــــــــــــــــــــــــــــ
مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
خم وراست شی
پس خودتو انقدر نگیــــــــــــــــــــــــــــــر
.
.
.
m.v
پســــــر خوبـــــــ
نـــکــنـــ
بــــمـــ
نگــاهـــ ✁
↙ نه ما
عــــین
تویــیــم و
نه تو
عـیــن مــــا ↗
ﭘﺴﺮ :
ﭖ = پررو
ﺱ = سیریش
ﺭ = رو مخ
____________(ㄟ(ツ)ㄏ_____________
_______ㄟ(ツ)ㄏ_______
__________ㄟ(ツ)ㄏ___________
______________ㄟ(ツ)ㄏ________________
ﺩﺧﺘﺮ :
ﺩ = ﺩﻭست داشتنی ♡
ﺥ = خاص ♡
ﺕ = تک ♡
ﺭ = رمانتیک ♡
چه حس خوبیه وقتی
دستاشو قفل میکنه توو دستاتو ، میگه
تا آخرش کنارتم ... نبینم غصه ی چیزی رو بخوری
❤چشمانش خــُـمـار میشود.❤
❤به آرامی گـوشـه ی لـبـش را گـــاز میگیرد...❤
❤صدایش میلرزد، زیر لب میگوید دوستـتــ دارم !❤
❤زن میداند کــه وجودش با عشق کامل تر میشود❤
❤ و بــا بــوســـه ای عاشقانــه بــه اوج آرامــش میرسد . .❤
❤اما مرد❤
❤مـــــــــــــرد است دیگر...❤
❤گاهی تند میشود❤
❤و گاهی عاشقانه میگوید... دوستت دارم❤
❤مـــــــــــــرد است دیگر..❤
❤غرورش آسمان❤
❤و دلش دریاست...❤
❤تو چه میدانی ازبغض گلو گیر کرده یک مـــــــــــــرد...؟❤
❤تو چه میدانی که چشمانت دنیای او شده...؟❤
.
.
.
درد یعنـی ...
دلــــم بــراش خیلــــی تنـــــگ شده ...
امــــــا ....
هیــــچ غلطــــی نمـی تــونـــم بکنــــم …
دلتنگم نه دلتنگ تو
دلتنگ اینکه یه روز هوامو داشتی
دلتنگ اینکه یه روز به یادم بودی
دلتنگ هر دقیقه شنیدن صدات
دلتنگ تا صبح بیدار موندنت فقط واسه اینکه دل من گرفته
دلتنگ اینکه اسممو سوالی صدا کنی
دیدی؟ من که دلتنگ تو نیستم
خبر خوبم خـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیلی خوبه
ما هر چهار تامون رفتیم تو تیم استان قدس یو هـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو
اگه منو دوس داری ادامه مطلبو بخون! . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام...
.
بعد قرنی خواستم بیام یه سلامی عرض کنم و اعلام حضور کنم
.
همونطور که میدونید گربه و وروره و فیونا شدن انتظامات...
و منم شدم هسته مرکزی نماز بس که من نماز خوان و با خدام!!!!!!!
.
و یه خبر جدید اونم اینه که من و فیونا و وروره،تو رشته والیبال رفتیم جزء پیشرفته هااااااااااااااااا
.
دیگه هیچی واسه گفتن ندارم
.
صدای موزیک بلند بود .زن لیوانش را سر کشید . صدا را بلند تر کرد و دوباره شروع کرد به رقصیدن .با صدای بلند می خواند وپیچ و تاب می خورد . گاهی از لذت فریاد می کشید و هروقت که تب و تابش فروکش می کرد یک لیوان دیگر سر می کشید .
دورو برش همه چیز مبهم بود و بلندی صدا گنگی فضا را چند برابر کرده بود . در خیالش به تمام کسانی که دوست داشت آن لحظه در کنارش باشند فکر می کرد ,با تکتکشان می رقصید , به چشمانشان نگاه می کرد واحساسش را فریاد می زد . احساسی مملو از عشق ,نفرت و هوس .
صدای زنگ دررویایش را به هم ریخت .موزیک را قطع کرد و دررا باز کرد - شوهرش بود .
خیلی سریع سلام کرد ونگاهش را چرخاند .
- چرا اینقدر دیر درو باز کردی ؟
- صدای زنگ رو نشنیدم
- این بوی چیه ؟بازم شروع کردی ؟
زن به نایلون میوه ها نگاه کرد و آن را از شوهرش گرفت وگفت : فقط یه کم خوردم .
مرد با طعنه گفت :معلومه یه کم خوردی .دیگه داری دائم الخمرمی شی. .زن نگاهش را جدی کرد و گفت :
- خب دیگه بس . چیزدیگه ای نیست سرش جرو بحث کنی ؟
- چرا هست ,خودت !
- آره تو راست میگی ولی من الان حوصله جر و بحث ندارم
- اینکه چیز تازه ای نیست تو کی حوصله داشتی ؟
- خودت چی ؟ مگه نمی گم بس کن ؟!
- تو بس کن صدای درامب ودرومبت تا ته کوچه می اومد ...
زن به آشپزخانه رفت هواکش راکه روشن کرد صدای مرد درسرو صدای هواکش گم شد .
زن هنوزگیج و گول بود , سعی کرد ذهنش را متمرکز کند . مشغول آماده کردن میز شام شد. بشقابها را برد و روی میز گذاشت مرد سر میز نشسته و همچنان غر می زد.
مردگفت :
- چه عجب! داستانتون اجازه دادند شام درست کنید ...
زن به آشپزخانه رفت وسینی لیوانها و پارچ آب را برداشت و برگشت سر میز, مرد پوزخند زد
- ...شما چرا زحمت می کشید .در شان یک خانم نویسنده نیست از این کارها بکنه .... زن که دیس خوراک را روی میز گذاشت مرد به چشمهایش خیره شد و گفت :می خوای چی رو ثابت کنی ؟اینکه با بقیه فرق داری ؟!
زن به آشپزخانه بر گشت و زیر هواکش به اجاق گاز تکیه دادو چشمانش را بست , سرش گیج می رفت ,دندانهایش را به هم فشرد. صدای هواکش مثل صدای طوفان دردور سرش می پیچیدو به هر صدای دیگری کرشی می کرد.چشمانش را باز کرد , کمی مکث کرد هواکش را خاموش کرد وبه هال برگشت به مرد نگاه کردو گفت :تموم شد ؟حالا بیا شامتو بخور و خودش به سمت اتاق رفت .
- کجا می ری ؟
-من شام نمی خورم
-آره دیگه!اگه من هم اون همه خورده بودم برای غذا جا نداشتم .
زن پشت میز نشست دفتر را از کشوی میز برداشت زیر سیگاری را جلو کشید و شروع کرد به نوشتن :
صدای موزیک بلند بود . زن لیوانش را سرکشید ....
- نمی خوای بخوابی ؟نور چراغ اذیتم می کنه .
- زن دفتر را بست , چراغ را خاموش کرد و به رختخواب رفت مرد به طرف زن برگشت و زن چشم هایش را به سقف دوخت .
.
.
ورورجادو
دوستان این شعر بی تو مهتاب از فریدون مشیری هست
خیلیییییییییییی قشنگه برین ادامه ی مطلب حتما بخونید
.
.
.
.
گربه ی چکمه پوش
گونه هایت را برای دست هایم می خواهم
پیشانی ات را برای لب هایم
خودت را برای زندگی ام
می بینی ؟
برای خودم هیچ نمی خواهم ؟!
.
.
عشق یعنی آنجا که دهانها جسارت گفتن ندارند قلب ها می زنند زیر آواز !
.
.
تسبیحی بافته ام
نه از سنگ
نه از چوب
نه از مروارید
بلور اشکهایم را به نخ کشیده ام تا برای شادمانیت دعا کنم !
.
.
اتفاقِ عشق بینِ من و توست ، نگران نباش ! هیچ اتفاقی اتفاقی نیست …
.
.
گفتم برایت میمیرم
تو خندیدی ولی من ، از همان روز تا کنون دیگر برای خودم زندگی نکردم …
.
.
وقتی سردم میشود کافیست حریر نازک خیالت را دور تا دور خودم بپیچم ؛ تا ابد گرم گرمم …
.
.
من از چشمان "تو" چیزی نمی خواهم به جز گاهی نگاهی …
.
.
پیش از تو همه را با معیارهایم می سنجیدم !
بعد از تو همه را با تو می سنجم حتی معیارهایم را ….
.
.
او رفت ...همین..! قصه ام کوتاه بود به سر رسید. کلاغ جان تو هم برو شاید جایی دیگر قصه ای زیبا منتظرت باشد ...!
.
.
پایان
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﺫﺭﻩ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﭘﺸﺖ ﻫﺮ "ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﺑﻮﺩ" ﻫﺴﺖ ... !
ﯾﮏ ﮐﻢ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭﯼ ﭘﺸﺖ "ﻫﻤﯿﻦ ﻃﻮﺭﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ" ﻫﺴﺖ ... !
ﻗﺪﺭﯼ ﺍﺣﺴﺎﺳﺎﺕ ﭘﺸﺖ "ﺑﻪ ﻣﻦ ﭼﻪ ﺍﺻﻼ" ﻫﺴﺖ ... !
ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺧﺮﺩ ﭘﺸﺖ "ﭼﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ" ﻫﺴﺖ ... !
ﻭ ﺍﻧﺪﮐﯽ ﺩﺭﺩ ﭘﺸﺖ "ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ" ﻫﺴﺖ...!
.
.
.
نامه ای از یک پدر...
دخترکم
برای کسی که برایت نمیجنگد نجنگ....
چرا اشکهایت را هر روز پاک کنی....
کسی کهباعث گریه ات میشود را پاک کن...
دخترکم
به سوی کسی که ناز میکند دست نیاز دراز نکن...
بیاموز این تو هستی که باید ناز کنی....
دخترکم
تو زیباترینی... .
همیشه با این باور زندگی کن...
خودت را فراموش نکن...
شاید گریه یا خنده ات برای بعضی ها بی ارزش باشد....
اما به یاد داشته باش ، کسانی هستند که وقتی میخندی جان تازه میگیرند....
دخترک من
هیچگاه برای شروع دوباره دیر نیست....
اشتباه که کردی برخیز....
اشکالی ندارد ، بگذار دیگران هر چه دوست دارند بگویند.....
خوب باش
ولی
سعی نکن این را به دیگران بفهمانی که اگر کسی ذره ای شعور داشته باشد ، خاص بودنت را در می یابد....
زمستان است....
زیاد میشنوی هوا دو نفره است ! به درک که دو نفره است تنها قدم زدن دنیای دیگری دارد..
دخترکم
شاید شاهزاده را همه بشناسند اما
باور داشته باش که برای پدرت تو ملکه هستی.
گریه کرده ای؟
رنج کشیده ای؟
سرت کلاه رفت؟
اذیتت کرده اند؟
عیبی ندارد....
نگذار تکرار شود....
گاهی
تکرار یک درد ، دردناک تر است
باز باران بی ترانه
باز باران با تمام بی کسی های شبانه
می خورد بر مرد تنها
می چکد بر فرش خانه
باز می آید صدای چک چک غم
باز ماتم
من به پشت شیشه ی تنهایی افتاده
نمی دانم ، نمی فهمم
کجای قطره های بی کسی زیباست
نمی فهمم چرا مردم نمی فهمند
که آن کودک که زیر ضربه شلاق باران سخت می لرزد
کجای ذلتش زیباست
نمی فهمم
کجای اشک یک بابا
که سقفی از گِل و آهن به زور چکمه باران
به روی همسرو پروانه های مرده اش آرام باریده
کجایش بوی عشق و عاشقی دارد
نمی دانم
نمی دانم چرا مردم نمی دانند
که باران عشق تنها نیست
صدای ممتدش در امتداد رنج این دلهاست
کجای مرگ ما زیباست
نمی فهمم
یاد آرم روز باران را
کودکی ده ساله بودم
می دویدم زیر باران ، از برای نان
مادرم افتاد
مادرم در کوچه های پست شهر آرام جان می داد
فقط من بودم و باران و گِل های خیابان بود
نمی دانم
کجای این لجن زیباست
بشنو از من کودک من
پش چشم مرد فردا
که باران هست زیبا از برای مردم زیبای بالا دست
و آن باران که عشق دارد فقط جاریست برای عاشقان مست
و باران من و تو درد و غم دارد
خدا هم خوب می داند
که این عدل زمینی ، عدل کم دارد
.
.
.
ورورجادو
ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ ، ﻳﮏ ﺟﻔﺖ ﮐﻔﺶ ﺧﺮﻳﺪﻡ .... ﺭﻧﮕﺶ ﻗﺸﻨﮓ ﺑﻮﺩ ﺍﻣﺎ یه کمی پاهام رو اذیت میکرد
ﻓﺮﻭﺷﻨﺪﻩ لبخند اطمینان بخشی زد و ﮔﻔﺖ: ﮐﻤﻲ ﮐﻪ ﺑﮕﺬﺭﺩ، ﺟﺎ ﺑﺎﺯﻣﻲ ﮐﻨﺪ .
ﺧﺮﻳﺪﻡ ، ﭘﻮﺷﻴﺪﻡ ، ﺧﻴﻠﻲ ﮔﺬﺷﺖ ﺍﻣﺎ ﺟﺎ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﺮﺩ
ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﻫﺎﻱ ﭘﺎﻳﻢ ﺭﺍ فشار میداد و هر روز که میگذشت زخمی که در روی انگشتانم به جا گذاشته بود عمیق تر میشد
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ،چه عیبی دارد ..مهم اینست که از دید مردم زیباست ..
ﺍﻳﻦ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻧﮕﻲست که همیشه می خواستم .
اشکالی ندارد ، ﺩﺭﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﻣﻲ ﭘﻮﺷﻢ .
ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮﻫﺎﻱ ﮐﻮﺗﺎﻩ پوشیدم ولی ، ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﻣﻲ ﮐﺮﺩ.
ﻣﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ . ﮐﻔﺸﯽ ﮐﻪ اندازه ام نبود ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺮﻧﮓ ﺑﻮﺩ ، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻣﯽ ﺧﺮﯾﺪﻡ
ﻭ حتی
ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺮﯾﺪﻡ ﻭ متوجه شدم که ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻧﮕﻬﺶ ﻣﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ و اصرار به پوشیدنش میکردم
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺍﺳﺖ ، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻧﮕﻬﺶ ﺩﺍﺷﺖ
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﻃﯽ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﻭ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﺣﻤﻠﺶ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﯿﺪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﺮﯼ ﺩﻟﺨﻮﺍﻩ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﻮﺩ.
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ همیشه ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ،
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺯﺭﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩ.
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﻔﺶ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ
اما شاید زخم عمیقی که بر روی انگشتان پایم بر جا مانده تا سالیان سال باقی بماند
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 31
بازدید کل : 24025
تعداد مطالب : 81
تعداد نظرات : 1029
تعداد آنلاین : 1
Alternative content